مؤلفههای رفتاری و شناختی مؤثر بر سلامت مردان: مروری بر پژوهشهای مرتبط با سلامت مردان
The Social and Behavioral factors associated with Men’s Health
غلامحسین ادب (دکتری روانشناسی سلامت، دانشگاه خوارزمی تهران)
دکتر شهرام محمدخانی (دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی تهران)
چکیده
بررسی سلامت مردان، به عنوان یکی از ارکان جامعه انسانی، از موضوعات بسیار مهمی است که میبایست به آن توجه ویژه داشت. بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که مردان در مقایسه با زنان وضعیت سلامتی نامناسبتر و امید به زندگی کوتاهتری دارند. هدف مطالعه حاضر بررسی مؤلفههای رفتاری و روانشناختی مؤثر بر سلامت مردان است. روش مطالعه حاضر توصیفی (مروری) است. در ابتدا، مقالات و پژوهشهای مرتبط با سلامت مردان جمعآوری و سپس پژوهشهای صورت گرفته مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها قریب بهاتفاق پژوهشهای مورد بررسی نشان میدهد که مردان امید به زندگی کوتاهتری دارند و از سلامت نازلتری به نسبت زنان برخوردارند. همچنین مؤلفههای غیر زیستی مؤثر بر سلامت مردان شامل مؤلفههای رفتاری و مؤلفههای شناختی نقش پررنگی در سلامت مردان دارد. نتیجه آنکه مروری بر پژوهشهای مرتبط با سلامت مردان نشان میدهد که مؤلفههای رفتاری مانند رفتارهای یاری طلبی و رفتارهای ریسکپذیری (پرخطر) و مؤلفههای روانشناختی مانند باورهای سلامت، ادراک خطر، وضعیت سلامت ادراکشده، آمادگی برای تغییر رفتار، هنجارهای اجتماعی مردانگی و بیان هیجانی از دلایل مهم بروز این تفاوت میان زنان و مردان است و بهمنظور ارتقاء سلامت مردان میبایست به این مؤلفهها توجه ویژهای داشت.
مقدمه:
پژوهشهای صورت گرفته در سالهای اخیر گواه وجود تفاوت میان زنان و مردان در حوزه سلامت است. هرچند در برخی مناطق یافتهها متفاوت است اما مردان در سرتاسر دنیا جوانتر از زنان میمیرند.
میتوان گفت بهطور متوسط در سراسر جهان مردان ۳ سال کمتر از زنان عمر میکنند. ازاینرو به نظر میرسد تفاوت روشنی در حیطه سلامت، میان مردان و زنان وجود دارد. با نگاهی به نرخ بالاتر مرگ نوزادان پسر در مقایسه با دختران، میتوان دریافت که زنان، نیرومندی عمومی بالاتری به نسبت مردان دارند. نتایج حاصل از پژوهشهای صورت گرفته در ایران نیز نشان میدهد میزان مرگومیر پسران برای دورههای ۲ سال، ۵ سال و ۱۰ سال بیشتر از دختران است (رشیدیان، آرش ۱۳۸۹).
بررسیهای صورت گرفته در جامعه ایرانی نیز حاکی از میزان ابتلای بالای مردان ایرانی به بیماریها، در مقایسه با زنان است. مطالعه اصغری و همکاران (۲۰۰۹)، نشان میدهد که بیماریهای غیر واگیر نسبت ۴۵ درصد از کل بیماریهای مردان و ۳۳ درصد از کل بیماریهای زنان مورد مطالعه را شامل میشود. احتمال ابتلا به بیماری قلبی در مردان بیش از زنان است (چوبدار، مریم؛ بابا پور خیرالدین، جلیل؛ خانجانی، زینب؛ زمینی، سهیلا؛۱۳۹۰). مردان نسبت به زنان روشهای نادرستتری در سبک زندگی خود داشته، نسبت به بیماریهای خود بیاهمیتتر بوده و علائم هشداردهنده را نادیده میگیرند (Naslindh-Ylispangar A 2008) و دیرتر به مراکز درمانی مراجعه میکنند Galdas PM, Cheater F, Marshall P 2005)).
در نگاه تکاملی، احتمالاً زنان میبایست برای زایمان و خطرات احتمالیِ آن، قدرتمندتر از مردان باشند. چرا که درگذشته مرگومیر مادری، امید زندگی زنان را کاهش میداد. زنان در حال حاضر به دلیل کاهش بسیار زیاد خطر مرگ در هنگام وضعِ حمل، طول عمر بیشتری از مردان یافتهاند. هرچند وجود این تفاوت را میتوان به مؤلفههای زیستی منتسب کرد اما به نظر میرسد میبایست در توجیه این تفاوتها به نقش نیرومند عوامل اجتماعی و روانشناختی توجه ویژهای داشت(Courtenay et al. 2002.)
در این مقاله به مرور پژوهشهای صورت گرفته در ارتباط با مؤلفههای رفتاری- شناختی مؤثر بر سلامت مردان پرداخته و دو دسته عواملِ اصلیِ مؤثر بر سلامتِ مردان یعنی «مؤلفههای رفتاری» شامل رفتار ریسکپذیری و یاری طلبی و «مؤلفههای شناختی» شامل باورهای سلامت[۱]، ادراک خطر[۲]، کنترل ادراکشده[۳]، وضعیت سلامت ادراکشده[۴]، آمادگی برای تغییر رفتار، هنجارهای اجتماعی مردانگی[۵] و بیان هیجانی[۶] مورد بررسی قرار میگیرد.
نقش رفتار در سلامت مردان[۷]
مطالعات بسیاری به بررسی اختلافات جنسیتی در زمینه اتخاذ شیوه زندگی و برخورد با بیماریها پرداخته و عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دادهاند. بر اساس نتایج بهدستآمده، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، عوارض سوء شرایط کار، پاسخ جنسیتی مقابله با استرس، عقیده به مردانگی، نژادپرستی، عدم آگاهی و عقاید مذهبی از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر نگرش و برخورد متفاوت مردان با بیماریها در مقایسه با زنان است(Cheatham CT, Barksadale DJ, Rodgers SG 2008).
در ادامه برای پاسخ به پرسشهایی از این دست که چرا مردان زودتر از زنان میمیرند؟ چرا بهاحتمال بیشتری بیمار میشوند؟ به مرور تحقیقات صورت گرفته دراینارتباط خواهیم پرداخت.
رفتارهای سلامت[۸]
بهخوبی میدانیم رفتارهایی از قبیل سیگار کشیدن، نوشیدن الکل، عادات تغذیهای، ورزش و رفتار جنسی، از عوامل مؤثر بر سلامت آدمی است که بهوسیله باورها و متغیریهای دیگر پیشبینی میشود. استرس و رفتارهای غیربهداشتی زمینهساز بروز بیماری است. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که مردان به نسبت زنان رفتارهای غیرسالم بیشتری انجام میدهند. رفتارهای ناسالم از قبیل رژیم غذایی نامناسب و سیگار کشیدن علل اصلی بیماریهای قلبی و عروقی (CHD) است. مردان بهاحتمال بیشتری این رفتارها را نشان میدهد.
مردان بهاحتمال بیشتری استرسهای مزمن شغلی دارند، تماموقت کار میکنند، تعادل نامناسبی میان کار و زندگی دارند و بهاحتمال بیشتری پس از کار، نشخوار فکری در خصوص شغلشان دارند این مسئله ممکن است با شروع CHD شان مرتبط باشد (Ogden, J. 2012). باریکانی، آمنه (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان «رفتارهای پرخطر در نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستانهای شهر تهران » نشان داد بین جنسیت و مصرف مواد ارتباط معنیداری وجود دارد. مردان رفتارهای آسیبرسان به خود را بیشتر انجام میدهند و نرخ خودکشی در مردان در همه ردههای سنی کودک، نوجوان و بزرگسال حدود ۴ برابر بیشتر از زنان است (Taylor et al. 1998).
بنابراین مردان رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت کمتری را به نسبت زنان از خود نشان میدهند که ممکن است توجیهکننده تفاوتهای جنسی در امید به زندگی و علل مرگومیر باشد. در این مختصر در میان مؤلفههای رفتاری مؤثر بر سلامت به رفتارهای ریسکپذیری (پرخطر)[۹] و رفتارهای یاری طلبی[۱۰] اشاره خواهیم کرد.
رفتارهای پرخطر
مردان رفتارهای خطرناک بیشتری مرتکب میشوند. بهطور مثال نهتنها آنها به نسبت بیشتری از زنان، سیگار میکشند، الکل مصرف میکنند و مواد مخدر استعمال میکنند؛ بلکه بهاحتمال زیادتری در آنها افراط میکنند (Courtenay et al. 2002). مردان به نسبت زنان شرکای جنسی بیشتری دارند و بهاحتمال بیشتری ورزشها و تفریحات خطرناک انجام میدهند (همان).
این رفتارهای ریسکپذیری نرخ بالای تصادفاتِ منجر به جراحت و مرگ در مردان را انعکاس میدهد. بهطور مثال میزان تصادف در میان مردان بهمراتب بیشتر از زنان است (شارع پور، محمود؛ ودادهیر، ابوعلی؛ قربان زاده، سکینه؛۱۳۸۸). همچنین، زنان در مقایسه با مردان تمایل کمتری به رانندگی پرخطر دارند. (سلمانی، محمد و همکاران ۱۳۸۷). یک مطالعه در استرالیا نشان میدهد که پسران دو برابر بیشتر به علت حوادث(Lam et al. 1999) و ۲ برابر بیشتر به علت سقوط در امریکا میمیرند(Stone et al. 2000).
رفتارهای یاری طلبی[۱۱]
یکی از مؤلفههای اصلی سالم بودن و سالم ماندن، استفاده مناسب از خدمات بهداشتی و درمانی است. تحقیقات نشان میدهد که مردان به نسبتِ زنان، بهطورکلی از مراقبتهای بهداشتی با تأخیر و به میزان کمتری استفاده میکنند (Gijsbers van Wijk et al. 1999; Schappert 1999). علاوه براین، آنها بهاحتمال کمتری در یک سال گذشته به پزشک مراجعه و کمتر به بیمارستان رفتهاند و بهاحتمال کمتری آزمون غربالگری و یا چکاپ سلامتِ عمومی انجام دادهاند. (DH 2001; Bayram et al. 2003; National Statistics Online 2006; Eurostat 2007). نکته مهم این است که این تفاوتها حتی زمانی که به شرایط ویژه جنسی و تناسلی مربوط میشود نیز ثابت میماند، اما وقتی مشکل سلامت جدی میشود این تفاوتها کم خواهد شد (Ogden, J. 2012).
استفان ال سان سو[۱۲]، عبدالواحد مکی-برادا[۱۳] و همکاران (۲۰۰۶) نشان دادند که یکی از موانع عمده برای پیشگیری از درمان ایدز در مردان شهر بمبئی، استفاده کم آنها از خدمات بهداشت عمومی است.
در مورد مشکلات سلامت روان نیز، تنها یکسوم مراجعان به روانشناسان را مردان تشکیل میدهند آنها تا زمانی که مشکلاتشان جدی و حاد نشده است به دنبال دریافت کمک نمیروند (Good et al. 1989). اگرچه زنان بیشتر تشخیص افسردگی دریافت میکنند اما بسیاری از مردان افسرده با تأخیر به دنبال کمک میروند. این ممکن است باعث خودکشی شود به دلیل اینکه نیازهای عاطفیشان موردتوجه قرار نگرفته است.
هرچند شاید دلیل مراجعه کمترِ مردان به روانشناسان، به دلیل مطلوبتر بودن سلامت روان مردان باشد. برخی مطالعات نشان میدهد که میان زنان و مردان در شاخص کل سلامتِ روان، تفاوت معناداری وجود دارد و مردان شاخص سلامت روان مطلوبتری نسبت به زنان دارند. (قاسمی، شعیب؛ دلاور، علی؛ زارچی، مهدی ۱۳۹۱).
حمله قلبی را میتوان در صورتی که زودتر تشخیص داده شود، درمان مؤثرتری کرد، مردان بهاحتمال بیشتری برای دریافت کمک در قبال علائم حمله قلبی از قبیل درد قفسه سینه با تأخیر بیشتری به جستجوی کمک برمیآیند (Ogden, Jane 2012) به دنبال حمله قلبی، بیماران به بازتوانی قلبی، انجام تغییرات رفتاری و درمان رفتاری شناختی (CBT) برای تغییر شناختهای مرتبط با سلامت، ارجاع داده میشوند. مردان بهاحتمال کمتری نسبت به زنان، به توانبخشی توجه میکنند (همان)
تحقیقات نشان میدهد؛ بسیاری از مردان علائم رایج سرطان پروستات از قبیل چکهی پس از ادرار، فراوانی نیاز به دفع ادرار، نیاز به دفع ادرار در طول شب و احساس پر بودن همیشگیِ مثانه را یا کماهمیت تلقی میکنند و یا میخواهند مشکلشان را خودشان مدیریت میکنند و با تأخیر در جستجوی کمک برمیآیند. (Ogden, J. 2012). هال[۱۴] و همکاران (۲۰۰۷) یک مطالعه کیفی در مورد رفتار یاری طلبی مردان برای علائم پروستات انجام دادند و نتیجه گرفتند مردان تمایل دارند این علائم را نادیده بگیرند.
جدول ۱: عوامل فکری بازدارنده سلامت در مردان ایرانی بالای ۲۵ سال
طبقه اصلی | زیر طبقه | کدها |
عوامل اقتصادی | درآمد پایین | |
بیثباتی درآمد، هزینههای زندگی | ||
بیثباتی شغلی | ||
تأمین مسکن | ||
تعدد مشاغل | ||
گرانی و تورم | ||
عوامل فرهنگی و اجتماعی | عوامل اجتماعی | مصرفگرایی |
زیادهطلبی و زیادهخواهی | ||
ناهنجاریهای اجتماعی | ||
بیاعتمادی مردم به یکدیگر | ||
اختلاف طبقاتی | ||
آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد | ||
عدم رضایت شغلی به دلیل عدم انطباق شغل با تخصص | ||
عوامل فرهنگی | عدم آگاهی از اهمیت سلامت | |
فقدان فرهنگ پیشگیری | ||
عدم اولویت سلامت | ||
عوامل خانوادگی | دغدغههای همسری | پذیرش مسئولیت خانواده |
ازهمگسیختگی خانواده | ||
دغدغههای پدری | نگرانی از آینده شغلی و اعتیاد فرزندان | |
دوری فرزندان از خانواده و بیاطلاعی از سلامت آنان | ||
فقدان تأمین اجتماعی | عدم تدوین برنامههای تأمین اجتماعی | نظام ناقص بیمههای خدمات درمانی |
نواقص خدمات اجتماعی | ||
نگرانی از آینده | درگیری ذهنی ناشی از عدم امنیت اقتصادی | |
فقدان بیمه بیکاری کارآمد | ||
ضعف مدیریت کلان اجتماعی | سیستم اجرایی | نواقص مدیریت شهری |
نارسایی مدیریت دولت | ||
نارسایی اجرای قوانین | ||
سیستم قانونگذاری | استرسهای ناشی از معاملات (عدم امنیت اجتماعی) | |
بیبرنامگی و عدم سیاستگذاری دولت | ||
نارسایی وضع قوانین | ||
عوامل زیستمحیطی | آلودگی | آلودگی هوا |
استرس زندگی شهری | ||
ترافیک | آلودگی صوتی |
منبع: رمضانی تهرانی و همکاران (۱۳۸۹). آیا مردان سلامت را یک اولویت محسوب میکنند؟ یک مطالعه کیفی. تحقیقات نظام سلامت حکیم، سال سیزدهم، شماره ۴، ص ۲۴۱-۲۴۹٫
در ارتباط با رفتارهای یاری طلبی در ایران تحقیقاتی صورت پذیرفته و به بررسی آن در امر آموزش توجه شده است و بررسی نقش آن در سلامت موردتوجه قرار نگرفته است. بهطور مثال گنجی، کامران؛ نوابخش، مهرداد و ذبیحی، رزیتا (۱۳۹۰) در پژوهش خود با عنوان: «رابطه سبکهای هویت و سلامت اجتماعی با رفتار کمک طلبی در دانش آموزان پیشدانشگاهی در ریاضیات» به بررسی ارتباط بین سبکهاى هویت و سلامت اجتماعى با رفتار کمکطلبى دانشآموزان پرداختند. محققین با استفاده از پرسشنامه کمکطلبى، رفتار کمکطلبی بر اساس رویکرد رایان و پینتریچ (۱۹۹۷) را به دو مقوله پذیرش و اجتناب از کمکطلبی طبقهبندى کردند. این پرسشنامه شامل ۱۴ سؤال (۷ سؤال پذیرش کمکطلبی و ۷ سؤال اجتناب از کمکطلبی) هست. هرچند تحقیق صورت پذیرفته به رفتار یاری طلبی در حیطه آموزش ریاضیات محدود است اما مباحث نظری و بررسی نقش عوامل پیشبینی کننده رفتار کمکطلبی میتواند راهگشای تحقیقات قابل انجام در حوزه سلامت باشد.
نقش مؤلفههای روانشناختی در سلامت مردان
مدل زیستی روانی- اجتماعی در اواخر دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت، مدلی که بر تاثیرات عوامل زیستی و اجتماعی توجه دارد. در این مدل، تنها عوامل جسمی، تعیینکننده سلامت تصور نمیشود و جنبههای دیگر از قبیل شخصیت، خانواده و جامعه نیز بر شخص و سلامتی وی تأثیر میگذارد(ای سندرسون، کاترین[۱۵]. ۲۰۱۳). یافتههای موجود حاکی از نقش محوری سبک زندگی افراد در ابتلا به بیماری غیرواگیر است. بر این اساس تغذیه ناسالم، فعالیت بدنی ناکافی، مصرف سیگار و الکل و بهکارگیری روشهای نادرست مقابله با استرس و هیجانات، مهمترین ویژگیهای سبک ناسالم زندگی بوده که سهم به سزایی در ایجاد زمینه ابتلا به بیماریهای غیر واگیر دارند (Wright SC, Ramukumboa TS به نقل از رمضانی تهرانی، فهیمه ۱۳۸۹ ).
چرا مردان بهگونهای رفتار میکنند که برای سلامتشان زیانبار است؟ در مرور تحقیقات مرتبط با سلامت مردان درمییابیم مؤلفههایی از قبیل باورهای سلامت، ادراک خطر، وضعیت سلامت ادراکشده، آمادگی برای تغییر رفتار، هنجارهای اجتماعی مردانگی و بیان هیجانی در بروز این تفاوت میان زنان و مردان نقش کلیدی دارند که در ادامه چگونگی تأثیر آنها بر کیفیت سلامت مردان را مورد بررسی قرار میدهیم.
باورهای سلامت[۱۶]
فهیمه رمضانی تهرانی و همکاران در مطالعه خود با عنوان: «آیا مردان سلامت را یک اولویت محسوب میکنند؟ یک مطالعه کیفی» به بررسی تفاوتهای نگاه مردان بهسلامت پرداختند. این مطالعه بهصورت کیفی و با روش بحث گروهی انجام گردیده است. مشارکتکنندگان ۱۱۰ مرد با حداکثر تنوع سنی بودند. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داد مهمترین دغدغه فکری مردان، مشکلات اقتصادی و پیامدهای ناشی از بیکاری است. مشکلات فرهنگی-اجتماعی، مشکلات خانوادگی، فقدان تأمین اجتماعی مؤثر، ضعف مدیریت کلان اجتماعی همراه با مشکلات زیستمحیطی از جمله مهمترین دغدغههای فکری مردان محسوب میشود. بهگونهای که همچون یک بازدارنده فکری مانع از پرداختن آنان به امر سلامت میگردد. عده بسیار کمی هم که به اهمیت سلامت اشارهکرده بودند، بهسلامت برای مفید بودن و عدم سربار بودن اشاره داشتند تا اهمیت سلامت برای سلامت. در این پژوهش دغدغههای اصلی مردان تحت عنوان عوامل اصلی فکری بازدارنده سلامت در جدول ۱ طبقهبندی گردید.
تحقیقات نشان میدهد که مردان ممکن است باورهای متفاوتی درباره سلامتشان داشته باشند، باورهایی که میتواند رفتارشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
ادراک خطر[۱۷]
بهطورکلی درمقایسه با زنان، مردان خطر ناشی از بیماری یا آسیب را کمتر تخمین میزنند. بهطور مثال پژوهشها نشان میدهند که مردان در تمامی سنین از سیگار، مواد مخدر و مصرف الکل، ادراکِ خطرِ کمتری دارند. (Kauffman et al. 1997; Gustafson 1998). آنها احساس خطر کمتری در خصوص سرطان پوست دارند و میزان خطر آفتاب را به نسبت زنان کمتر برآورد میکنند(e. g. Flynn et al. 1994).
اگرچه مردان به نسبت زنان بیشتر دچار HIV و ایدز میشوند، آنها تصور میکنند خطر ابتلایشان به ویروس HIV به نسبت زنان، کمتر است. (Flynn et al. 1994) مردان همچنین خطر رانندگی پرخطر را به نسبت زنان کمتر برآورد میکنند (Savage 1993) (به نقل از اُگدن،۲۰۱۲).
در برخی پژوهشها تفاوت معناداری میان دو جنس در ارتباط با ادراک خطر یافت نشده است. بهطور مثال دالی بنداریان زاده و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان «رابطهی درک از خطر بیماریهای قلبی عروقی بر اساس مدل باور سلامت با دریافت خوراک در گروهی از کارمندان دولت» نشان دادند که از بین متغیرهای دموگرافیک مورد مطالعه فقط سن افراد با درک از خطر رابطهی مثبت و معنیداری داشت. افراد با سن بالاتر درک بالاتری نسبت به خطر بیماری قلبی و عرقی داشتند و این تفاوت در خصوص جنسیت معنادار نبود.
کنترل ادراکشده[۱۸]
شعبانی بهار و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان مقایسۀ مکانِ کنترل و سلامت عمومی در ورزشکاران حرفهای، غیرحرفهای و افراد غیر ورزشکار، نشان دادند بین متغیرهای مکان کنترل درونی و سابقۀ ورزشی با اختلال روانی آزمودنیها، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. بدین معنا که دانشجویان ورزشکار ازنظر منبع کنترل، درونیتر و به لحاظ سلامت عمومی، وضعیت بهتری نسبت به دانشجویان غیر ورزشکار دارند.
تحقیقات صورت گرفته درباره تفاوت مردان و زنان در ادراک کنترل روشن نیست، اگرچه برخی مطالعات نشان میدهد که مردان باور دارند که آنها کنترل کمتری بر سلامتشان به نسبت زنان دارند. (Furnham and Kirkclady 1997) مسلم است که ارتباط معناداری میان «کنترل ادراکشده» و «رفتار سالم» وجود دارد. این پدیده شاید نشاندهنده آن باشد که چرا مردان رفتار سالم کمتری به نسبت زنان دارند.
وضعیت سلامت ادراکشده[۱۹]
ازقضا، اگرچه مردان به نسبت زنان، جوانتر میمیرند و به جستجوی کمکِ با تأخیر در زمان بیماریشان تمایل دارند، تحقیقات نشان میدهد، مردان حالت ذهنی وضعیت سلامتشان را بهتر از زنان ارزیابی میکنند. (Ross and Bird 1994) علاوه براین، مردان رفتار خود را سالمتر از همسالانشان ارزیابی میکنند درحالیکه زنان به ارزیابی رفتار خود به عنوان رفتار بدتر و غیرقابل مقایسه با اطرافیانشان تمایل دارند (Rakowski 1986).
این موضوع همانگونه که در بالا موردبحث قرار گرفت اشاره دارد به عدم تطابق میان ارزیابی عینی و ذهنی از سلامتی که ممکن است به ادراک نشانهها و شناخت بیماری مربوط باشد. جالبتوجه است که در یک مطالعه، خود گزارشی درباره بستن کمربند و مشاهده بستن کمربند میان زنان و مزدان مقایسه شد و نتیجه گرفته شد که بیشتر مردها احتمالاً میگویند که همیشه کمربند ایمنی خود را میبندند (وقتی این کار را نمیکنند). باورها و رفتار سلامت ادراکشده مردان در مقایسه با زنان ممکن است همیشه بر سلامتی و رفتار واقعیشان منطبق نباشد (Ogden, J. 2012).
آمادگی برای تغییر رفتار
برخی تحقیقات با استفاده از مدل مراحل تغییر[۲۰] (SOC) – تغییر رفتار به عنوان پیشرفت در خلال یک سری مراحل ناپیوسته – تفاوتهای جنسیتی را بررسی کردهاند و نشان دادند که مردان کمتر احتمال دارد که به فکر تغییر رفتار خود باشند، کمتر احتمال دارد تغییرات رفتاری سلامت خود را حفظ کنند و بهاحتمال بیشتری رفتارهای مشکلساز خود را انکار میکنند؛ بنابراین مردان نوعی از نیمرخ باورهای سلامتی را نشان میدهند که ممکن است بهنوبه خود رفتارهای ناسالم و داشتن امید زندگی کوتاهتر از زنان را توجیه کند (Ogden, J. 2012).
هنجارهای اجتماعی مردانگی[۲۱]
تصورات جنسیتی میتواند در سازماندهی مجموعهای از باورها بهصورت منطقی و غیرمنطقی اثرگذار باشد. این تصورات بر انواع پردازش اطلاعات اثرگذار است و ویژگیهای روانشناختی، باورها، رفتارها، نقشهای دختر و پسر بودن را تحت تأثیر قرار میدهد (عیسی زادگان، علی؛ امانی ساری بگلو، جواد؛ عبدلی سلطان احمدی، جواد ۱۳۹۲).
در تحقیقات سلامت مردان، علاقه فزایندهای به تأثیر هنجارهای اجتماعی مردانگی بر شیوههای رفتاری مردان و اینکه چگونه این هنجارها میتواند بر سلامت مردان تأثیر بگذارد، وجود دارد.
مفهوم محوری این نوشتهها، «تسلط نرینگی»[۲۲] است. مفهومی که تسلط آرمانی نرینگی را در همه حوزهای زندگی مردان بازتاب میدهد. (Carrigan et al. 1985) از این منظر برتری نرینگی، نشان میدهد که تفسیر نرینگی که یک «نسخه مردانه» شده است، توصیف و تفسیر میکند قابلقبولترین روشها برای مردان را که بر اساس آن فکر کنند، احساس کنند و رفتار کند.
در جامعه معاصر نگرانی در مورد سلامتی به عنوان یک ویژگیِ زنانه در نظر گرفتهشده است، درحالیکه مردان بهصورت طبیعی جایگاهی قدرتمند، مقاوم در مقابل بیماری، بیتوجه به درد و رنج بدنی و بیاعتنا به علائم جزئی نشان داده میشوند. (Lee and Glynn Owens 2002) علاوه براین جامعه، مردان را تشویق میکند که رفتارهای قالبی مردانه برای خود تعریف کنند و نه رفتارهای زنانه و روشهایی را به کار گیرند که اغلب شامل رفتارهای تهدیدکننده سلامت میشود.
در دیدگاه تسلط نرینگی یکگونه از مرد بودن ترویج میشود که باورها و رفتارهایی که درنهایت بهسلامت و طول عمر آسیب میرساند، تشویق میشود. تحقیقات نشان میدهد که بیشتر باورهای سنتی درباره نرینگی در مردان با رفتارهای ناسالم از قبیل سیگار کشیدن، رژیم غذایی، مصرف مواد مخدر و الکل و رفتار جنسی Eisler et al. 1988))، واکنشپذیری بالای استرس به دنبال استرسآورها (O’Neil et al. 1995)، تبعیت ضعیفتر از تجویز دارویی و توجه کمتر به توصیههای تغییر سبک زندگی به دنبال تشخیص بیماری قلبی (Helgeson 1994)، ارتباط دارد (Ogden, J. 2012).
سرطان پروستات در حال حاضر رایجترین مشکل سرطان مردان برای ۲۳ درصد از تمام تشخیصهای جدید سرطان در میان مردان است (Cancer Research UK 2006). رایجترین درمان پروستات بیرون آوردن غده پروستات و پرتودرمانی است که دردناک است و میتواند به عوارض جانبی ناخوشایندی مانند بیاختیاری ادرار و ناتوانی جنسی منجر شود. بروم (۲۰۱۰) استدلال کرد که نگرانی در خصوص «مردانگی» مهمترین مسئله برای تصمیمِ بیمار در خصوص انتخاب درمان و سازگاری پس از درمان است.
مردان به اَشکال ناگهانی و موفق خودکشی مانند شلیک مستقیم (بهجای استفاده از سم) که کمتر ممکن است کشف شود و یا بتوان از آن جلوگیری کرد، تمایل دارند. به نظر میرسد از نگاه مردانه خودکشیِ ناموفق به عنوان ضعف و زننما بودن تلقی میشود (Canetto 1997).
بنابراین برتری نرینگی، مردان را به انجام رفتارهای ناسالم تشویق میکند. جستجوی کمک کندتر در مواقع بیماری نیز یکی دیگر از تبعات برتری نرینگی در مردان است. در این راستا برخی مداخلات تغییر رفتار بر اساس رابط مفروض میان نرینگی و رفتارهای ناسالم انجامشده است.
اما در ارتباط با برتری نرینگی و نقش آن در سلامت مردان، سه استدلال متفاوت مطرح شده است. نخست اینکه استدلال شده که تنها مردان نیستند که رفتار یاریطلبی خود را محدود میکنند بلکه باورهای جنسیتی متخصصین بهداشت نیز ممکن است مانعی برای مردانی باشند که در جستجوی کمک هستند.
دوم اینکه استدلال شده است که اگرچه هنجارهای اجتماعی نرینگی ممکن است بر روی سلامت مردان بهخوبی اثر بگذارد اما باید توجه داشت که مردان یک گروه همگن نیستند و همه مردان از یک نسخه واحد برای چگونه مرد بودن خود تبعیت نمیکنند.
در نهایت (سوم) اینکه استدلال میشود که نرینگی سراسر بد نیست بلکه مزایایی نیز برای مردان به همراه دارد. بهطور خاص صفات نرینگی از قبیل مستقل بودن و قاطعیت ممکن است به مردان برای سازگاری مقابله با سرطان و بیماریهای مزمن کمک کند.
بیان هیجانی[۲۳]
یکی از مؤلفه اصلی هنجارهای اجتماعیِ اخیر برای مردان این است که آنها هیجانات خود را با دیگران در میان نگذارند و در مواقع آشفتگی در جستجوی کمک نباشند. تصور میشود مردانی که هیجاناتشان را ابراز میکنند، ضعیف، زننما، احتمالاً همجنسخواه در نظر گرفته میشوند و از مردان انتظار میرود، احساساتشان را کنترل نمایند و بر آنها تسلط داشته باشند. در انعکاس این نکته، پژوهشها نشان میدهد مردان بهاحتمال کمتری به نسبت زنان گریه میکنند و بهصورت کلی کمتر گزارش میکنند که ترسیدهاند یا آشفتگی هیجانی دارند. علاوه براین مردان کمتر هیجانات منفی درونی مانند غم و هیجانات مثبت بیرونی مانند شفقت را به نسبت زنان، نشان میدهند.
چنین سطح نازلی از بیان هیجانی، پیامدهایی برای سلامت و رفتار، در پی خواهد داشت. بهطور مثال امروزه بهخوبی میدانیم بیان هیجانی از طریق نوشتن و گفتگو با طیف گسترده از پیامدهای بهداشتی همانند خلقوخو، عملکرد ایمنی بدن و بازگشت به کار مرتبط است.
رسولزاده طباطبایی، کاظم و همکاران (۱۳۸۵) بهمنظور بررسی رابطه بین ابرازگری هیجانی، مهار هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی به عنوان سبکهای ابراز هیجان در موقعیتهای هیجانی معمولی و سلامت عمومی و بررسی تفاوت زنان و مردان در ابرازگری هیجانی ۲۰۳ دانشجو (۹۰ زن و ۱۱۳ مرد) را با روش تصادفی چندمرحلهای از بین دانشجویان دانشگاههای شهر تهران انتخاب و بهوسیله پرسشنامههای مربوط به سبکهای ابراز هیجان (پرسشنامه ابرازگری هیجانی و پرسشنامه دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی کینگ و امونز و پرسشنامه مهار هیجانی راجر و نجاریان و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ) مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که گرچه بین ابرازگری هیجانی و سلامت عمومی رابطه معناداری وجود ندارد، ولی رابطه ابراز هیجان منفی (مؤلفه ابرازگری هیجانی) با سلامت عمومی معکوس و معنادار است. مهار هیجانی بهطورکلی با سلامت عمومی رابطه مستقیم و معنادار دارد ولی نشخوارگری (مؤلفه مهار هیجانی) بالاتر بهطور معناداری با سلامت عمومی پایینتر همراه است. دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی با سلامت عمومی رابطه معکوس و معنادار دارد و بیانگر آن است که افرادی که دو سوگرایی بالاتری در ابراز هیجانهایشان دارند، سلامت عمومی کمتری خواهند داشت. همچنین زنان بیشتر از مردان هیجانهایشان را بروز میدهند.
همچنین تحقیقات نشان داد چگونه مقابله سرکوبکننده و انکار، ممکن است برای وضعیت سلامت یک نفر زیانبخش باشد. اکبری، مهدی و همکاران (۱۳۸۷) نشان دادند بین ابراز خشم و خصومت و بروز CHD در مردان ارتباط مثبت وجود دارد. تنها استثناء بیان هیجانی، خشم است، تحقیقات نشان میدهد که مردان به نسبت زنان خشم و خصومت بیشتری ابراز میکنند. روزن من[۲۴] و فریدمن[۲۵] در پژوهش خود نشان دادند که رابطه معناداری بین ابتلا به بیماری قلبی-عروقی و الگوی رفتاری نوع A بهویژه مؤلفههای رقابتجویی، خصومت و تنیدگی وجود دارد، همچنین، آنان گزارش دادند که افراد نوع A دو برابر افراد نوع B احتمال دارد به بیماری قلبی-عروقی مبتلا شده و در اثر آن بمیرند (به نقل از غلام علی لواسانی، مسعود؛ کیوان زاده، محمد؛ ارجمند، ندا ۱۳۸۷).
بحث و نتیجهگیری
در عصر حاضر سیمای همه گیرشناسی بیماریها و خطرات تهدیدکننده سلامتی با تغییراتی موجه شده است. تغییر در هرم جمعیتی و الگوی زندگی موجب تغییر در الگوی ابتلا به بیماریها و مرگومیر ناشی از آنها شده است. در روزگار ما بیماریهایی نظیر، سکتههای قلبی و مغزی، بیماریهای روانی، دیابت مشکلات ناشی از چاقی و سرطانها، بیشترین بار بیماریها را در همه کشورها ایجاد نمودهاند.
بدیهی است که خطرات تهدیدکننده سلامتی بیشمارند اما حتی در میان عمدهترین خطرات، تعداد معدودی از آنها مسئولیت بخش عظیمی از بار بیماری در جوامع را به عهدهدارند.
با توجه به نقش مردان به عنوان محور اصلی اقتصاد خانواده و نیروی کار در جامعه، تلاش برای حفظ و ارتقاء سلامت جسمی و روانی مردان یکی از مهمترین ابعاد توسعه پایدار جوامع محسوب میگردد. مردان در مقایسه با زنان در معرض عوامل خطر محیطی، شغلی و بیماریهای بیشتری ازجمله اختلالات روانی، بیماریهای قلبی و عروقی، سرطانها، بیماریهای اورولوژی و افزایش شیوع بیماریهای منتقله از راه جنسی هستند. آنها بیشتر از زنان سیگار مصرف میکنند، دچار اعتیاد میشوند و استرسهای بیشمار شغلی را تحمل میکنند. مردان به دلایل مختلف، مراجعه به مراکز درمانی تا بروز مراحل پیشرفته و خطرناک بیماری را به تأخیر میاندازند؛ بنابراین مردان جز گروههای پرخطر محسوب شده و میبایست برنامهریزی جهت پیشگیری، شناخت سریع و کنترل بیماریهای مزمنِ آنها جزء اولویتهای نظام سلامت باشد. پژوهش حاضر با مرور تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با سلامت مردان مؤلفههای رفتاری و روانشناختی مؤثر بر حفظ و ارتقاء سلامت مردان را از قبیل رفتارهای یاری طلبی، رفتارهای ریسکپذیری (پرخطر)، باورهای سلامت، ادراک خطر، وضعیت سلامت ادراکشده، آمادگی برای تغییر رفتار، هنجارهای اجتماعی مردانگی و بیان هیجانی را استخراج نموده و چگونگی تأثیر این مؤلفهها بر سلامت مردان را مورد بررسی قرار داده است. میتوان دریافت که آسیبپذیری مردان در مقابله به بیماریهای مزمن غیر واگیر با ارائه آموزش و انجام مداخلات رفتاری –شناختی و اجرای طرحهای اجتماعمحور برای اصلاح اشکالات موجود در نظام رفتاری و شناختی مردان، قابلپیشگیری و کنترل است.
منابع
اکبری، مهدی؛ محمود علیلو، مجید؛ اصلان آبادی، ناصر. (۱۳۸۷). بررسی تأثیر هیجانهای منفی، بازداری اجتماعی و نقش عامل جنسیت در بروز بیماری کرونری قلب. مطالعات روانشناختی. دوره چهارم، بهار ۱۳۸۷، شماره ۱ . ص ۷۱ – ۸۶٫
ای سندرسون، کاترین. (۲۰۱۳) کتاب روانشناسی سلامت، مترجم جمهری، فرهاد و دیگران. انتشارات سرافراز، ۱۳۹۲
باریکانی، آمنه. (۱۳۸۷). رفتارهای پرخطر در نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستانهای شهر تهران. روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. شماره ۵۳ ص ۱۹۲ – ۱۹۸٫
بنداریان زاده، دالی؛ درفشی قهرودی، سحر؛ هوشیار راد، آناهیتا؛ ناصری، عصمت؛ شکیبازاده، الهام؛ زایری، فرید. (۱۳۹۲). رابطهی درک از خطر بیماریهای قلبی عروقی بر اساس مدل باور سلامت با دریافت خوراک در گروهی از کارمندان دولت – تهران. علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران، شماره ۳۲ ، ص ۵۵ -۶۴٫
چوبدار، مریم؛ بابا پور خیرالدین، جلیل؛ خانجانی، زینب؛ زمینی، سهیلا. (۱۳۹۰). رابطه نظامهای مغزی-رفتاری و برخی عوامل جمعیت شناختی با ابتلا به بیماریهای قلبی – عروقی. روانشناسی کاربردی. شماره ۱۸ ص ۲۴ – ۳۶٫
رفیعی نیا، پروین؛ رسولزاده طباطبایی، کاظم؛ آزادفلاح، پرویز. (۱۳۸۵). رابطه سبکهای ابراز هیجان با سلامت عمومی در دانشجویان. روانشناسی، شماره ۳۷٫ ص ۸۴ تا ۱۰۵٫
رمضانی تهرانی، فهیمه؛ امیری، پریسا؛ سیمبر، معصومه؛ رستمی، مرضیه؛ عزیزی، فریدون. (۱۳۸۹). آیا مردان سلامت را یک اولویت محسوب میکنند؟ یک مطالعه کیفی. تحقیقات نظام سلامت حکیم، سال سیزدهم، شماره ۴، ص ۲۴۱-۲۴۹٫
رشیدیان، آرش. (۱۳۹۱). گزارش نخست دیدهبانی سلامت کشور، مطالعه شاخصهای چندگانه سلامت و جمعیت سیمای سلامت و جمعیت در ایران ۱۳۸۹. تهران. وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، معاونت بهداشت.
زینالی، علی. (۱۳۹۳). عوامل خطر و محافظتکننده در استعداد اعتیاد دانشجویان استان آذربایجان غربی. روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال بیستم، شماره ۱٫ ص ۷۳-۶۳٫
سلمانی، محمد؛ رمضان زده لسبویی، مهدی؛ دریکوند، مسلم؛ ثابتی، فرخ. (۱۳۸۷). بررسی عوامل مؤثر بر تصادف جادهای و ارائه راهکارهایی برای کاهش آن مورد مطالعه: منظومه روستایی. پژوهشهای جغرافیای انسانی، شماره ۶۵ ص ۸۷ – ۱۰۴٫
شارع پور، محمود؛ ودادهیر، ابوعلی؛ قربان زاده، سکینه. (۱۳۸۸). تأثیر سبک زندگی بر خطر تصادف در میان جوانان شهر تهران. مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره ۱۶ . ص ۱۰۳ – ۱۲۶٫
شعبانی بهار، غلامرضا؛ یلفانی، علی؛ قارلقی، سجاد. (۱۳۸۹). تعیین ارتباط بین منبع کنترل و سلامت عمومی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه تهران. مدیریت ورزشی، شماره ۷٫ ص ۴۳ – ۶۰٫
عیسی زادگان، علی؛ امانی ساری بگلو، جواد؛ عبدلی سلطان احمدی، جواد. (۱۳۹۲). نقش تصورات قالبی جنسیتی (مردانگی – زنانگی) در پیشبینی باورهای غیرمنطقی و کمالگرایی در میان دانش آموزان دبیرستان شهرستان مهاباد. مطالعات روانشناختی، دورهی نهم شماره ۴ ص ۱۲۹ – ۱۴۸٫
غلام علی لواسانی، مسعود؛ کیوان زاده، محمد؛ ارجمند، ندا. (۱۳۸۷). رابطه عوامل مخاطره پزشکی و روانشناختی با بیماری عروق کرونر. پژوهشهای روانشناختی، شماره ۲۲٫ ص ۱۱ – ۲۶٫
قاسمی، شعیب؛ دلاور، علی؛ کریمی زارچی، مهدی. (۱۳۹۱). مقایسه شاخص کل سلامت روان زنان و مردان به شیوه فراتحلیل: اندازهگیری تربیتی، ص ۱۵۹ – ۱۷۵٫
Asghari F, Aghajani H, Haghazali M, Heidarian H. (2009). Non-Communicable Diseases Risk Factors Surveillance in Iran. Iranian J Public Health; 38 (1):119-22.
Carrigan, T., Connell., R. W. and Lee, J. (1985). Hard and heavy: toward a new sociology of masculinity, Theory and Society, 14: 551−۶۰۳٫
Cheatham CT, Barksadale DJ, Rodgers SG. (2008). Barriers to health care and Health-seeking behaviors faced by Black men. J Am Acad Nurse Pract; (11):555-62.
Courtenay, W. H., McCreary, D. R. and Merighi, J. R. (2002). Gender and ethnic differences in health beliefs and behaviors, Journal of Health Psychology, 7(3): 219−۳۱٫
Galdas PM, Cheater F, Marshall P. Men and health help-seeking Behaviour: literature review. (2005). J Adv Nurs, 49(6):616-23
Good, G. E., Dell, D. M., and Mintz, L. B. (1989). Male role and gender role conflict: relations to help seeking in men, Journal of Counselling Psychology, 36: 295−۳۰۰٫
Kauffman, S. E., Silver, P. and Poulin, J. (1997). Gender differences in attitudes toward alcohol, tobacco, and other drugs, Social Work, 42(3): 231−۴۱
Lam, L. T., Ross, F. I. and Cass, D. T. (1999). Children at play: the death and injury pattern in New South Wales, Australia, July 1990−June 1994, Journal of Paediatrics and Child Health, 35: 572−۷
Lee, C. and Glynn Owens, R. (2002). The Psychology of Men’s Health. Maidenhead: Open University Press.
Naslindh-Ylispangar A. (2008). Men’s health behaviour, health beliefs and need for health counseling. (dissertation). University of Helsinki.
Ogden, J. (2012). Health Psychology, Fifth Edition, Open University Press, Mc Graw Hill
Ross, C. E., and Bird, C. E. (1994). Sex stratification and health lifestyle: consequences of men’s and women’s perceived health, Journal of Health and Social Behavior, 35: 161−۷۸٫
Stephen L. Schensul, Abdelwahed Mekki-Berrada, Bonnie Nastasi, Niranjan Saggurti, Ravi K. Verma. (2006). Healing traditions and men’s sexual health in Mumbai, India: The realities of practiced medicine in urban poor communities. Social Science & Medicine, Volume 62, Issue 11, Pages 2774-2785.
Stone, K. E. Lamphear, B. P., Pomerantz, W. J. and Khoury, J. (2000). Childhood injuries and deaths due to falls from windows, Journal of Urban Health, 77: 26−۳۳٫
Taylor, R., Morrell, S., Slaytor, E. and Ford, P. (1998). Suicide in urban New South Wales, Australia 1985−۱۹۹۴: socio-economic and migrant interactions, Social Science and Medicine, 47: 1677−۸۶٫
[۱] -Health beliefs
[۲] -Risk Perception
[۳] -Perceived Control
[۴] -Perceived Health Status
[۵] – Social Norms of Masculinity
[۶] – Emotional Expression
[۷] -The Role of Behaviour in Men’s Health
[۸] – Health behaviours
[۹] -Risk-taking behaviours
[۱۰] -Help-seeking behaviours
[۱۱] -Help-seeking behaviours
[۱۲] – Stephen L. Schensul
[۱۳] – Abdelwahed Mekki-Berrada
[۱۴] – Hale
[۱۵] – A. Sandeerson, Catherine
[۱۶] -Health beliefs
[۱۷] -Risk Perception
[۱۸] -Perceived Control
[۱۹] -Perceived Health Status
[۲۰] – The stages of change model
[۲۱] – Social Norms of Masculinity
[۲۲] -hegemonic masculinity
[۲۳] – Emotional Expression
[۲۴] – Rosenman
[۲۵] – Friedman